فصل دوم سریال پیسمیکر (Peacemaker) لایههای تازهای از دنیای سینمایی دیسی (DC Studios) را آشکار کرده که فراتر از یک روایت معمولی ابرقهرمانی است؛ وجود ۹۹ جهان جایگزین که هر یک بُعد و هویتی مستقل دارند، اما درعینحال با پیوندهای پیچیده و گاه مبهم به دنیای اصلی متصلاند. این مفهوم، نهتنها عمق داستانگویی دنیای دیسی را به سطحی تازه میبرد، بلکه بنیان جهانسازی در این فرنچایز را بازتعریف میکند.
اتاق بازشوندگی کوانتومی (Quantum Unfolding Chamber)؛ کلید ۱۰۰ در
هسته اصلی این روایت تازه، مفهومی به نام اتاق بازشوندگی کوانتومی است؛ فضایی اسرارآمیز که ۱۰۰ در درون خود جای داده و هرکدام به جهانی متفاوت راه میبرند. در فصل اول سریال، شخصیت اصلی، پیسمیکر (Peacemaker)، برای نخستینبار از این اتاق بهعنوان نقطه اتصال به منابع بُعدی و واقعیتهای موازی یاد میکند؛ جایی که قرار است رازهای آینده دنیای دیسی یکی پس از دیگری فاش شوند. جیمز گان (James Gunn)، معمار و خالق این دنیای تازه، در مصاحبهای توضیح داده که QUC تنها یک ابزار داستانی نیست؛ بلکه پلی میان این ۹۹ جهان دیگر است. نکته مهم اینجاست که این جهانها صرفاً نسخههای موازی از یک واقعیت نیستند، بلکه هر یک قوانین و ماهیتهای منحصربهفرد خود را دارند. نتیجه، خلق شبکهای پیچیده از امکانهای روایی است که میتواند شخصیتها، داستانها و حوادث را بهشکلی بیسابقه به هم پیوند دهد.

جهان DC2؛ واقعیتی مشابه اما متفاوت
در میان این جهانهای جایگزین، یکی بیش از بقیه برجسته است: DC2. این جهان در ظاهر شباهت زیادی به دنیای اصلی دیسی (DCU) دارد، اما تفاوتهای مهمی در شخصیتها و روابط وجود دارد. برای مثال، شخصیت پیسمیکر در این جهان گذشته و خانوادهای کاملاً متفاوت دارد که هویت و مسیر او را بهطور کامل تغییر میدهد. چنین واقعیتی بستری فراهم میکند برای خلق درامهای تازه و چندلایه، طراحی شخصیتهایی با تضادهای عمیق و روایتهایی پیچیده از همزیستی جهانهای موازی. این چندبُعدی بودن، ظرفیت خلق کراساورهای بزرگ و داستانهایی غیرقابلپیشبینی را در دنیای دیسی افزایش میدهد.
بازتاب QUC در فیلم سوپرمن (Superman 2023)
ارتباط این جهانهای چندلایه تنها محدود به سریال پیسمیکر نیست؛ فیلم سوپرمن (Superman 2023) نیز اشارههایی مستقیم به این ایده دارد. در این فیلم، لکس لوتر (Lex Luthor) با برخورد به شکافهای کیهانی، راهی برای عبور به فضاهای میانبُعدی پیدا میکند؛ شکافهایی که به احتمال فراوان با QUC و ساختار ۱۰۰بُعدی دنیای دیسی مرتبط هستند. این اشارهها نشان میدهد که جیمز گان در حال ایجاد یک شبکه واحد برای تمام آثار دیسی است؛ شبکهای که از فیلمها تا سریالها کشیده میشود و مسیر روایی یکپارچهای میسازد.

بازتعریف جهانسازی (Worldbuilding) در دیسی جدید
حرکتی که جیمز گان آغاز کرده، فراتر از یک ترفند برای خلق تعلیق یا ایجاد هیجان در داستانهای ابرقهرمانی است. این تغییرات، درواقع نوعی بازتعریف جهانسازی محسوب میشوند که هدف آن، غنیتر کردن روایت و ایجاد مسیرهای تازه برای ارتباط میان شخصیتها و آثار مختلف است. در کمیکهای دیسی، بارها شاهد ریبوتهای مکرر بودهایم؛ اما این بار، اضافه شدن مفهوم چندجهانی بُعدی سطحی تازه از پیچیدگی و جذابیت را وارد داستان میکند. این ساختار اجازه میدهد شخصیتها دوباره بازتعریف شوند و حتی نسخههای متفاوتی از یک قهرمان در جهانهای مختلف حضور داشته باشند؛ رویکردی که بهطور بالقوه مسیر کراساورهای بزرگ و حماسی را هموار میکند.
راز ۹۹ در؛ آیندهای ناشناخته
اما سوال بزرگ اینجاست: پشت این ۹۹ در چه جهانهایی نهفتهاند؟ دنیای دیسی سابقهای طولانی در ساختاردهی به چندجهانی دارد؛ از Earth-3 و حضور Crime Syndicate گرفته تا Earth-4 با قهرمانان چارلتون (Charlton) و حتی دنیای Wildstorm Universe که شخصیتهای فرعی اما محبوبی را معرفی میکند. بهاحتمال زیاد، برخی از این جهانها در سریالها و فیلمهای آینده معرفی خواهند شد و همین موضوع میتواند مسیر را برای ایجاد بحران چندجهانی بزرگ هموار کند؛ رویدادی که شاید اساس دنیای سینمایی دیسی را یکبار دیگر دگرگون سازد.
جمعبندی؛ مسیر جاهطلبانه جیمز گان
دنیای تازهای که جیمز گان در حال ساخت آن است، ترکیبی از یک ریبوت هوشمندانه و یک بازطراحی ساختاری عمیق است. این مسیر هم به طرفداران قدیمی دیسی احترام میگذارد و هم فرصتهای بیسابقهای برای روایت داستانهای نو در سینما و تلویزیون فراهم میکند. هواداران دیسی و کلکسیونرهای کمیک باید حواسشان را جمع کنند؛ زیرا این ۹۹ جهان جایگزین نهتنها آینده شخصیتهای محبوبشان را شکل میدهند، بلکه ممکن است چهره کامل دنیای دیسی را برای همیشه تغییر دهند.
