سریال زامبیهای مارول (Marvel Zombies) یک اسپین آف جسورانه از مجموعه محبوب وات ایف (What If…?) است که بالاخره آنچه سالها در کمیک وعده داده شده بود را به تصویر میکشد. برخلاف فصل اول وات ایف که در نهایت فرصتهای خلاقانهاش را فدای تیم آپهای چندجهانی و روایتهای آشنا کرد، زامبیهای مارول سراغ فضایی پیچیدهتر، تیرهتر و احساسیتر میرود؛ جایی که قهرمانان بزرگ مارول به موجوداتی وحشتناک و زامبی گونه تبدیل شدهاند.
تصویر: Marvel Television
کارگردانی این پروژه بر عهده برایان اندروز (Bryan Andrews) است و فیلمنامه را زب ولز (Zeb Wells) نوشته. داستان از همان نقطهای آغاز میشود که اپیزود What If… Zombies در فصل اول متوقف شد و ماجراهای فیلمهای انتقام جویان جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War) و پایان بازی (Endgame) را در بستری خونینتر بازآفرینی میکند. نبرد واکاندا این بار نه برای متوقف کردن تانوس بلکه برای بقا در برابر تهدیدی فراتر از مرگ یعنی زامبیها روایت میشود.
پس از شکست انتقام جویان و تلاش نافرجامشان برای اصلاح گذشته، این بار سریال روی پیامدهای ویرانگر شکستها تمرکز میکند. در این میان، قهرمانان نسل جدید فاز چهارم MCU وارد میدان میشوند: کامالا خان (Kamala Khan) با بند جادوییاش پیش از آغاز همه گیری، کیت بیشاپ (Kate Bishop) که جای هاوک آی را پر میکند حتی در حالی که توسط نسخه زامبی کلینت بارتون (Clint Barton) تعقیب میشود، و ریری ویلیامز (Riri Williams) که با زره آیرون هارت برگرفته از بقایای تونی استارک (Tony Stark) نقشی پررنگتر از نسخه تلویزیونیاش دارد.
سفر این قهرمانان در دنیای ویران شده شاید در ظاهر کلیشهای به نظر برسد، اما سریال توانسته احوالات درونی و انگیزههایشان برای ادامه بقا و امید به آینده را به خوبی نمایش دهد. یکی از لحظات شاخص، حضور ثور (Thor) شکسته و غمگین است که برخلاف شوخ طبعی همیشگی، این بار تراژیک و سرخورده به تصویر کشیده میشود. همچنین معرفی زندان زیرآبی شیلد (S.H.I.E.L.D. Rift) ظرفیتهای تازهای برای روایت تضاد میان آزادی و امنیت در جهانی آخرالزمانی به همراه دارد.
از نظر بصری، سریال با رده بندی سنی MA و جلوههای خونین، اکشنی چشم نواز ارائه میدهد. صحنهای مثل دره خدایان سقوط کرده نمونهای است که درگیری بی پایان قهرمانان بی مرگ را روایت میکند و همزمان پرسش قدیمی چه کسی در مبارزه پیروز میشود را دوباره پیش میکشد. نبرد رد گاردین (Red Guardian / David Harbour) در قالب زامبی با کاپیتان آمریکا (Captain America) ترکیبی از طنز سیاه و خشونت خالص را ارائه میدهد.
سکانس افتتاحیه نیز با یادآوری لحظات اکشن فیلمهای مرد مورچهای و زنبورک (Ant-Man and the Wasp) و شانگ چی و افسانه ده حلقه (Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings) آغاز میشود و داستان شانگ چی را در بستری تازه بازنویسی میکند. در این میان، شخصیت پدر او، شو ون وو (Xu Wenwu) به عنوان ترکیبی از عشق و بی رحمی برجستهتر از همیشه ظاهر میشود.
تصویر: Marvel Television
شخصیت وندا ماکسیموف (Wanda Maximoff) یا همان اسکارلت ویچ (Scarlet Witch) نیز وجهی تازه و هولناک به خود میگیرد. او این بار ملکه مردگان است؛ با قدرتهای روانی بی رحمانه و وسوسهای تاریک که او را به نیرویی تسلیم ناپذیر بدل میکند. این تصویر از وندا بسیار فراتر از آن چیزی است که در فیلمهای قبلی MCU دیده بودیم.
در نهایت، زامبیهای مارول پاسخی است به این پرسش قدیمی: اگر مارول و دیزنی واقعا ریسک بیشتری میکردند، جهان و داستانهایشان چه شکلی پیدا میکرد؟ نتیجه، مجموعهای تلختر و عمیقتر است که نه تنها بازنگری در وجوه تاریک قهرمانان به شمار میآید، بلکه در دل همه این تیرگیها هنوز امید و جستجوی زندگی موج میزند.