دهه ۱۹۹۰ برای دنیای مارول (Marvel) و بهویژه اسپایدرمن (Spider-Man)، دورهای پر از تحولات بزرگ و روایتهای انقلابی بود. یکی از جنجالیترین و ماندگارترین خطوط داستانی آن زمان، ماجرای بچهدار شدن مری جین (Mary Jane) و پیتر پارکر (Peter Parker) بود؛ اتفاقی که نهتنها نشانی از بلوغ طبیعی شخصیت اسپایدرمن محسوب میشد، بلکه برای بسیاری از خوانندگان نوجوان که خود در آستانه ورود به بزرگسالی و تشکیل خانواده بودند، لحظهای نزدیک و تأثیرگذار بود.

آغاز ماجرا؛ امیدی تازه برای پارکرها
در سال ۱۹۹۵ در مجموعهی Amazing Spider-Man آشکار شد که مری جین باردار است. این خط داستانی بازتابی از «بزرگ شدن در دنیای کمیک» بود؛ حرکتی کمسابقه که شخصیت محبوبی مانند پیتر پارکر را به سمت پذیرش مسئولیتهای تازه میبرد. اما در شمارهی Amazing Spider-Man #418، همهچیز به شکلی تلخ به پایان رسید؛ خبر مرگ نوزاد هنگام تولد، امید هواداران را ناگهان به یأس تبدیل کرد.
پشتپرده تغییرات؛ تصمیمات مدیریتی و ریبوت ناگهانی
تام دِفالکو (Tom DeFalco)، نویسنده این خط داستانی، بعدها فاش کرد که در اصل قرار بود نوزاد زنده بماند و مسیر تازهای برای اسپایدرمن و خانوادهاش آغاز شود. حتی در چند شمارهی بعد، زنی به نام آلیسون مونگرین (Alison Mongrain) دیده میشود که نوزادی را به طور پنهانی از بیمارستان خارج کرده و آن را به نورمن آزبورن (Norman Osborn) تحویل میدهد؛ صحنهای که نشان میداد فرزند پارکرها هنوز زنده است.
اما در شمارهی Amazing Spider-Man #426 ناگهان همهچیز تغییر کرد: همان صحنه بازنویسی شد و معلوم شد آلیسون در واقع با یک گربه صحبت میکرده است! این تغییر ناگهانی به گفتهی دِفالکو، نتیجهی دخالت جان برین (John Byrne)، نویسنده و طراح مشهور مارول، بود. برین قصد داشت با یک ریبوت بزرگ، خط داستانی را به سمت بازگشت عمه می (Aunt May) ببرد و ماجرای نوزاد پارکر را بهطور کامل کنار بگذارد.

مولتیورس و پایان جایگزین
هرچند این خط در دنیای اصلی مارول بسته شد، اما دِفالکو سرانجام توانست در مجموعهی Spider-Girl #48-49 و در یک واقعیت جایگزین داستان را کامل کند. در آنجا کلون اسپایدرمن، کین (Kaine)، نوزاد را از دست آلیسون میگیرد و به پیتر و مری جین بازمیگرداند؛ پایانی که بسیاری از هواداران در دنیای اصلی انتظارش را داشتند اما هرگز محقق نشد.
اهمیت این خط داستانی
ماجرای نوزاد گمشده اسپایدرمن نمونهای برجسته از پیچیدگیهای صنعت کمیک است؛ جایی که تصمیمات مدیریتی، تغییرات خلاقانه و سیاستهای انتشار میتوانند سرنوشت یک روایت را بهکلی تغییر دهند. این داستان نشان داد که کمیکها فقط عرصهی قهرمانیهای بزرگ نیستند، بلکه صحنهای برای کشمکش میان نویسندگان، ویراستاران و سیاستهای بازار هم هستند.
برای طرفداران حرفهای، این خط داستانی هنوز یکی از بحثبرانگیزترین نمونهها در تاریخ مارول است؛ پرسشی باز دربارهی اینکه اگر این روایت بدون دخالتهای بیرونی ادامه مییافت، اسپایدرمن دهه ۹۰ چه مسیر متفاوتی را تجربه میکرد؟