در دنیای پهناور کمیکهای مارول (Marvel Comics)، تعداد بسیار کمی از دیالوگها یا عبارات به سطح یک catchphrase یا شعار محبوب تبدیل شدهاند؛ عباراتی که نه فقط شخصیت یک قهرمان را تعریف میکنند، بلکه به نمادی در فرهنگ پاپ بدل میشوند. اگر بخواهیم این لیست کوتاه را مرور کنیم، جمله بینظیر و بیمانند ولورین (Wolverine):
“I’m the best there is at what I do. But what I do best isn’t very nice.”
«من ولورینم. تو کاری که انجام میدم، بهترینم ولی کاری که توش بهترینم… چندان خوشایند نیست.»
همچنان در راس برجستهترین و تأثیرگذارترین عبارات کمیک قرار دارد. این جمله، که توسط کریس کلارمونت در اولین شمارهٔ کمیک Wolverine #1 خلق شده، نه فقط هویت لوگان را به صورت چند لایه تصویرگری میکند، بلکه روح و تاریکی درونیاش را هم بیکموکاست معرفی میکند.
اولین نکتهای که باید حول این جمله بیان شود، ویژگی دوگانهٔ آن است: از یک سو، این کلام حکم یک حکمیت غیرقابل انکار به دشمنان ولورین دارد. این یک تهدید نیست، بلکه واقعیتی انکارناپذیر است، چرا که ولورین یکی از مخوفترین جنگجویان دنیای مارول است. بلکه به جز ضربههای مرگبار چنگالهای آدامانتیومیش، نیروی فوقالعاده و چابکی ابرانسانی او در کنار دههها تجربهٔ خونین جنگ، ترکیبی ساخته که کمتر کسی جرات مقابله با او را دارد. از سوی دیگر، جمله این را هم روایت میکند که لوگان به این مهارتها افتخار نمیکند و در اعماق وجودش از خود خشمگین است. جنگهایی که دیده، فناوری رنجآور برنامهٔ Weapon X که به او تحمیل شده و لطمههای روحی که تحمل کرده، او را از یک قهرمان صرف به یک شخصیت تراژیک تبدیل کردهاند.
این تناقض، همان چیزی است که ولورین را در میان جمعیت فراوان ابرقهرمانان مارول متمایز میکند. او نه فقط یک جنگجوی خشن، بلکه کاراکتری است که بهای برتریاش شفاهی در این جمله به وضوح نشان داده میشود: “کاری که بهترینم در آن هستم، اصلاً خوشایند نیست.” این شعور دو پهلو و بار احساسی، ولورین را از یک شخصیت سطحی به نشانهای از تحمل رنج، مبارزه با درونیات و شکنندگی تبدیل کرده که مخاطب را جذب میکند.
تصویر جلد شماره اول ولورین، هنرمند: فرانک میلر
نکته جالب دیگر این است که علیرغم شهرت و اهمیت این جمله در کمیکها، هیچ یک از فیلمهای لایو اکشن ولورین یا فیلمهای جانبی ایکسمن این جمله را به صورت کامل یا مستقیم به کار نبردهاند. شاید دلیل آن، چالش انتقال لایههای پیچیده روانشناسی این عبارت بر پرده سینما باشد. با این حال، شخصیت ولورین که بیشترین اثر را در فیلمهای هیو جکمن داشته، به مدد اجرای بینظیر او و ارجاعات غیر مستقیم، به یکی از محبوبترین چهرههای ابرقهرمانی تاریخ بدل شده. اگر چه هیو جکمن و حتی رایان رینولدز (با شوخی معروف در ویدئوی پشت صحنهٔ دِدپول و ولورین) اشارههایی به این عبارت کردهاند، اما شخصاً شنیدن آن در یک فیلم بزرگ هنوز جای خود را خالی میکند.
با در نظر داشتن چندجهانی مارول و برنامههای آتی آن، احتمالاً روزی این جمله معروف، یا در قالب یک ریبوت شخصیت ولورین یا حضور هیو جکمن در فیلمهای آتی انتقامجویان، به دنیای سینمایی مارول بازگردد. این خصلت و توصیف منحصر به فرد لوگان است که او را در حصار ابدی محبوبیت نگه میدارد: مردی با قدرتی وحشیانه، اما قلبی زخمی و شکسته.
یکی دیگر از جذابیتهای این جمله، بازتاب آن در دنبالههای روایت ولورین است. شخصیت «ایکس-۲۳»، کلون زن ولورین، در کمیکهای جدید این جمله را چالشی جدید مطرح میکند؛ او بهترین در کاری است که انجام میدهد، اما تفاوتش در آن است که شنیدن بخش ناپسند این جمله را قبول ندارد. این رابطه پدر و دختری در دنیای کمیک، عمق و غنای بیشتری به شخصیت ولورین میبخشد و نشان میدهد چگونه این عبارت با گذر زمان، نه فقط یک شعار بلکه نمادی پویا و قابل تکامل است.
تصویر هیو جکمن در نقش ولورین از فیلم X-Men Origins: Wolverine
در نهایت، سرگذشت شخصیت ولورین، با تمامی فرازونشیبهایش، به لطف این جملهٔ ماندگار، همواره به یاد میماند. بعنوان یک کلکسیونر و عاشق دنیای کمیک، میتوانم بگویم این خط خاص، شاهکلید فهم اتمسفر داستانهای ولورین است. جایی که خشونت و وفاداری، تاریکی و امید، مبارزه و رستگاری در هم تنیده شدهاند، و پیام آن تا نسلهای بعدی خوانندگان و فیلمبینان منتقل شده است.
ولورین نه فقط یک شخصیت ابرقهرمانی است؛ او نماد نبرد درونی و پیچیدگیهای انسان بودن در لباس یک جنگجو است؛ جنگجویی که بهترین است اما بهای آن، نورانی نبودن راهی است که انتخاب کرده.


