شاید باور نکنید، اما ایران از آن کشورهایی بود که حتی قبل از لهستان وارد صنعت بازیسازی شد. از پروژههای کوچک، اما ارزشمندی که توسط دانشجوهای خوش ذوق در دهه ۷۰ ساخته شد بگذریم، به تاسیس استودیوهایی مثل فنافزار میرسیم که همواره در تلاش بودند تا مرزهای بازیسازی در کشور را جابهجا کنند.
اما خب، در نهایت لهستان با وجود تجربه نهچندان موفق ویچر ۱، از سمت دولت حمایت شد تا امروزه شاهد تبدیل یک شرکت کوچک سیدی فروشی مثل CD Project Red به خالق غولهایی مثل ویچر ۳ یا سایبرپانک ۲۰۷۷ باشیم. متاسفانه خیلی وقت است که از دوران اوج بازیسازی ایران گذشته و مشکلات اقتصادی فراوان باعث شده که دیگر نه خبری از آن بازیهای نسبتا بزرگ باشد و نه دیگر نمایشگاههای پرزرق و برق بازیهای ویدویی در تهران برگزار میشوند.
با این وجود، در طول این مدت کوتاه، بازیهایی ساخته شدند که اگرچه شاهکار نبودند، اما حداقل توانستند تا با بهرهگیری از استعداد جوانان ایرانی و خصوصا فرهنگ غنی کشورمان استفاده کرده و محصول درخوری را تحویل مخاطب دهند.
بهترین بازیهای ایرانی برای کنسول و پیسی
تا به امروز بازیهای موبایلی زیادی از سمت استودیوهای ایرانی ساخته شده که بعضا کیفیت مناسبی هم دارند. با این وجود امروز سعی کردیم به سمت بخش کمتر دیدهشده بازیسازی کشور یعنی عناوین AAA و آثار کنسولی برویم. با فانتازیو همراه باشید تا با هم نگاهی به بهترین بازیهای کنسولی ایرانی بیندازیم.
بازی شمشیر تاریکی

یک نینجا به اسم کورو به دنبال یافتن استادش است و این موضوع به همراه یک سری پیچش داستانی کوتاه در روایت، تمام ماجرای شمشیر تاریکی را تشکیل میدهد. داستان ناامیدکننده است؟ شاید! اما کافی است تا نگاهی به کمیکهای دستساز بازی انداخته تا کمی دلتان نرم شود و بعد وارد گیمپلی بازی شوید تا خیالتان راحت شود که با یکی از جذابترین بازیهای ایرانی طرف هستید.
شمشیر تاریکی یک تجربه ساید اسکرولر جذاب است که سرعت بسیار بالایی دارد و در کنار یک اکشن قابل قبول، پلتفرمینگ بینظیری را در اختیار شما قرار میدهد. شما در طول هر مرحله وظیفه دارید تا وارد محیطهای متنوعی شوید و با استفاده از ابزارهای خود با دشمنان مبارزه کرده و البته از تلههای بازی عبور کنید.

اگر از طرفداران عناوین سخت هستید، باید بگویم که حسابی از این بازی لذت خواهید برد، چرا که در بازی چالشهای جذابی در زمان محدود گنجانده شده که طی کردن آن کار هرکسی نیست و بازی هم از بخشهای مختلفی تشکیل شده که همگی ارزش وقت شما را خواهند داشت.
بازی فرزندان مورتا

خوشبختانه به لطف مانهوا و انیمه سولو لولینگ، بسیاری از مردم با ژانر دانجن کراولر آشنا شدهاند. عناوینی که بازیکن را به دل سیاهچالهای عمیقی میبرند تا با دشمنان آن مبارزه کرده و در نهایت به باس مرحله برسند. فرزندان مورتا هم یک بازی ایرانی روگ لایک و دانجن کراولر است که شما را وارد یک داستان احساسی عمیق کرده و در برابر خطرات اینچنینی قرار میدهد.
بازی داستان یک خانواده اسرارآمیز را روایت میکند که شما میتوانید به مرور زمان آنها را آزاد کرده و به کمکشان به جنگ اهریمنها بروید. به شکل فوقالعادهای طراحی دشمنان و ویژگیهای هر شخصیت متنوع طراحی شده و طراحی هنری پیکسلآرت بازی هم آنقدر جذاب شکل گرفته که متای ۸۲ بازی روی سایت متاکریتیک و نمره ۴.۵ از ۵ بازی روی استیم توجیه شود.
بازی قصه بیستون

یکی از ناراحتکنندهترین کمبودها در صنعت بازی کشور، عدم پرداخت به قصهها و افسانههای قدیمی و یا حتی خلق داستانهای جدید از سمت نویسندگان آثار حوزه سرگرمی است. خوشبختانه قصه بیستون تلاش کرده تا روایت جدیدی از روایت شیرین و فرهاد ارائه دهد و حداقل در بخش روایت و البته طراحی هنری فوقالعاده عمل کرده است.
اگرچه این بازی ضعفهایی در بخش گیمپلی نشان میدهد و مدت زمان کوتاهی هم دارد، اما دید ارزشمند سازندگان آن به فرهنگ کشور ارزشمند است. این بازی نمره خوب ۷۴ را از سایت متاکریتیک به دست آورده و سازندگان آن یعنی استودیو بلک کیوب گیمز در حال کار روی بازی جدید خود هستند. این پروژه که Realm of Fame نام دارد، تمرکز خاصی روی ورزشهای پهلوانی و کشتی گذاشته و از کتب تاریخی مثل شاهنامه در روایت داستان خود استفاده خواهد کرد.
بازی ارتش فرازمینی

ارتش فرازمینی یا به قول سازندههایش E.T.Armies از آن بازیهایی بود که به هنگام معرفی، مثل یک بمب در میان گیمرهای ایرانی منفجر شد. اثری که در تریلرها گرافیکی در حد بازیهای روز آن دوره به تصویر میکشید و گیمپلی اولشخص آن هم خبر از یک تجربه واقعا جذاب میداد. راستش را بخواهید کمی این هیجان به ضرر بازی تمام شد و سازندهها کمی بیش از حد روند توسعه خود را تسریع کردند تا هرچه سریعتر محصول خود را روانه بازار کنند. بازی بد بود؟ ابدا ولی خب با توجه به چیزی که نمایش داده بودند، میتوانست حتی بهتر هم باشد.
ارتش فرازمینی یک بازی شوتر فضایی است که توسط موتور قدرتمند و پیچیده آن زمان یعنی آنریل انجین ۳ توسعه یافته بود. گیمپلی بازی کوتاه بود و ضعفهای خاص خودش را داشت، با این وجود سازندگان تلاش کرده بودند تا به بهترین شکل ممکن از امکانات استفاده کرده و یک تجربه استاندارد را ارائه دهند. دوبله بازی جذاب بود و تجربه آن هم میتوانست لذتبخش باشد، به شرطی که سیستمتان از پس تجربه این عنوان بر میآمد!
بازی شبگرد

شبگرد نادیدهشدهترین، تاریکترین، و البته یکی از جذابترین و بهترین بازیهای ایرانی است که سرنوشت واقعا بدی را تجربه کرد. یک بازی کاراگاهی با تمی تاریک و سیاه که داستانی اورجینال را روایت میکرد وشخصیتهایی دوستداشتنی را با دوبلهای بینقص به بازیکن معرفی میکرد. یک شوتر سومشخص سرگرمکننده با گرافیکی فوقالعاده که توسط موتور آنریل انجین ۳ ساخته شده بود و امکان نداشت که در نگاه اول ما را شگفتزده نکند.
با وجود تمام این ویژگیهای مثبت، انیمیشنهای شخصیت کمی خشک بود و مشکلات فنی در آن دیده میشد. بدتر از همه آن که انتشار بازی هم به مشکل خورد و تمامی نسخههای فیزیکی آن خیلی زود از فروشگاهها جمع و نام بازی هم به شکل عجیب در طول تاریخ گم شد. این بازی در حال حاضر به صورت دیجیتالی قابل خریداری است و اگر دوست دارید تا آن را تجربه کنید، میتوانید آن را از پلتفرمهایی مثل هیولا تهیه کنید.
بازی گرشاسب

در دورانی که نام گاد آو وار حسابی روی زبان گیمرهای ایرانی میچرخید، یک بازی ایرانی جذاب از شاهنامه به نام گرشاسب از سمت بازیسازان ایرانی استودیو فنافزار معرفی شد و دل همه را به دست آورد. یک تجربه اکشن ماجراجویی جذاب با تمرکز روی داستانهای فردوسی و کلی غول و ماجرای افسانهای که همه ما کم و بیش با آنها آشنا بودیم.
بازی بینقص بود؟ ابدا! ولی خب اولین بازی ایرانی بود که تا حد زیاد استانداردهای جهانی را رعایت میکرد و بسیاری از وبسایتهای خارجی معتبر مثل IGN و Gamespot هم با وجود اشاره به نقاط ضعف این بازی، آن را بابت استفاده دقیق از فرهنگ ایرانی و ارائه تجربهای سرگرمکننده تحسین کردند.
مبارزه در خلیج عدن

بسیاری از بازیسازان ایرانی طی این سالها تلاش کردهاند تا با الهام از بازیهای شوتر خارجی، یک تجربه تیراندازی اولشخص درست و حسابی خلق کنند. اگرچه هیچیک از این بازیها نتوانست موفقیت چندانی کسب کند، اما این مبارزه در خلیج عدن بود که با حمایت نهادهای مختلف و تلاش استودیو آمیتیس به این هدف کمی نزدیک شد.
اولین خبر خوب درباره این بازی آن بود که سازندگان آن تلاش کرده بودند که یک داستان جدید را به دور از حواشی سیاسی خلق کنند. در واقع ماجرای بازی درباره تکاورانی بود که قصد داشتند با حملات دزدان دریایی در جنوب کشور مقابله و فرمانده آنها که فردی ملقب به اره ماهی که به کشتیهای تجاری حمله میکرد را دستگیر کنند.
داستان بازی حداقل روی کاغذ بد نبود و بسیاری از پیشکسوتان دوبله روی شخصیتها کار کرده بودند تا حداقل تلاشهای سازندهها قابل احترام باشد. از سوی دیگر بخش تیراندازی بازی هم اگرچه تنوع آثار خارجی را نداشت، اما حداقل استانداردها را رعایت میکرد و با ارائه یک تجربه بسیار کوتاه، اثری را در اختیار ما گذاشت که حداقل ارزش یک بار تجربه را داشته باشد.