در دنیای گسترده و منحصر بهفرد ژانر فانتزی، هر اثر تازهای که پا به عرصه میگذارد، به طور ضمنی به مخاطب خود قول تجربهای جذاب و دنیایی پیچیده و سرشار از شخصیتهای گیرا میدهد. اما هنگامی که سریالی، علیرغم موفقیتهای اولیه و داشتن یک پایگاه طرفداری وفادار، به صورت ناگهانی لغو میشود، به نظر میرسد همه آن وعدهها به گونهای ناتمام رها شدهاند. در این میان، دلایل لغو میتواند از تصمیمات سرد و حسابشده بیزنسی تا ضعف در اجرای فنی و روایی متفاوت باشد؛ اما در هر حال، این اتفاق به ایجاد شکاف و نارضایتی میانجامد. آنچه در ادامه میآید، نگاهی تحلیلی و واقعبینانه به پنج سریال فانتزی لغو شده است که به زعم بسیاری شایسته بازسازی هستند؛ بازسازیای که میتواند هم پتانسیلهای بکر آثار قبلی را به شکلی کاملتر عرضه کند و هم فرصتی برای اصلاح نواقص جدی سریالهای اولیه باشد.
5) ویلو (Willow)
سریال ویلو (Willow) که در سال ۲۰۲۲ روی سرویس دیزنی پلاس (Disney+) منتشر شد، دنبالهای مستقیم بر فیلم فانتزی کلاسیک سال ۱۹۸۸ بود؛ اثری که با حضور دوباره وارویک دیویس (Warwick Davis) تلاش کرد میراث دنیایی را که جرج لوکاس (George Lucas) و ران هوارد (Ron Howard) ساخته بودند، گسترش دهد. سریال میخواست جادوی فانتزی کلاسیک را با طنز سبکمدرن و تمرکز بر نسل جدید شخصیتها تلفیق کند، اما این ترکیب لحن برای بسیاری از طرفداران و منتقدان، ناهمگون و نامتعادل بهنظر رسید. لغو شدن سریال بعد از تنها یک فصل و حتی حذف کامل آن از پلتفرم، ضربهای جدی به هوادارانی بود که امیدوار بودند این جهان فانتزی جان تازهای بگیرد. یک بازسازی منسجمتر از ویلو، با تمرکز روی عناصر حماسی، توسعه شخصیتی عمیقتر، و خط داستانی یکپارچه، میتواند همان جادویی را که فیلم اصلی منتقل کرده بود دوباره خلق کند؛ جادویی نو، مدرن و درخورِ جهانی که بیش از سه دهه در انتظار بازگشتش بوده است.
4) سایه و استخوان (Shadow and Bone)
سریال ساختهشده بر اساس رمانهای محبوب دنیای گریشاورس (Grishaverse) نوشتهی لی بردوگو (Leigh Bardugo)، یکی از جاهطلبانهترین پروژههای اقتباسی نتفلیکس بود. این اثر تلاش داشت جهان چندلایه رمانها را در قالبی یکپارچه و ترکیبی از خطوط داستانی مختلف روی صفحهنمایش زنده کند؛ تلاشی که با حضور بازیگرانی مانند جسی می لی (Jessie Mei Li) و فردی کارتر (Freddy Carter) و گروهی از شخصیتهای کاریزماتیک و «دزدهای محبوب»، از نظر تولید و اجرا تحسینشده بود.
با وجود استقبال اولیه، نتفلیکس پس از دو فصل سریال را لغو کرد و مجموعه را با پایانهایی باز و ناتمام رها نمود؛ پایانی که نهتنها سرنوشت قهرمانان را معلق گذاشت، بلکه عملاً پروژههای فرعی مورد انتظار، از جمله اقتباس شش کلاغ (Six of Crows) را نیز متوقف کرد.
یک بازسازی میتواند فرصتی تازه باشد تا هر خط داستانی با تمرکز بیشتر و بدون پراکندگی روایت شود؛ تجربهای منسجمتر، سنگینتر و کمتر شلوغ، که جهان غنی و تودرتوی گريشاورس را در قالبی بالغتر و ساختاریافتهتر به مخاطب عرضه کند.
3) بلور تاریک: عصر مقاومت (The Dark Crystal: Age of Resistance)
این سریال پیشدرآمد فیلم نمادین جیم هنْسِن (Jim Henson) بود که با استفاده از جلوههای عروسکی دقیق و تکنیکهای عملی کلاسیک، دنیای افسانهای ترا (Thra) را با شکوهی خیرهکننده به تصویر کشید. روایت آن بر ماجرای سه گلْفلینگ (Gelfling) تمرکز دارد که در برابر ستم و استبداد حاکمان اسکِکسیس (Skeksis) برمیخیزند و سرنوشت جهان خود را تغییر میدهند.
این اثر با تحسین گستردهی جهانی روبهرو شد و حتی جایزه امی برنامههای کودکان را به دست آورد. با این حال، بهدلیل هزینههای سنگین تولید، پس از تنها یک فصل لغو شد؛ تصمیمی که بسیاری از منتقدان آن را ضایعهای برای ژانر فانتزی دانستند.
با توجه به ظرفیت بالای این جهان و اسطورهشناسی غنی آن، بازسازی این اثر، چه در قالب انیمیشن و چه در لایواکشن میتواند راهی برای ادامهی کاوش در دنیایی باشد که هنوز سرشار از روایتهای ناگفته و رازهای پنهان است.
2) کائوس (Kaos)
این اثر، روایتی تازه و تیرهنگرانه از اساطیر یونان باستان (Greek Mythology) ارائه میدهد و خدایان المپ (Olympian Gods) را چون خانوادهای پرتنش از سلبریتیهای حساس، گستاخ و خودشیفته بازآفرینی میکند. محور اصلی داستان بر زئوس (Zeus با بازی جف گلدبلوم Jeff Goldblum) متمرکز است؛ خدایی که با دیدن تنها یک چین روی پیشانیاش دچار پارانویا (Paranoia) شده و تصور میکند پایان جهان نزدیک است.
سریال با طنز تند و نیشدار و نگاه انتقادی هوشمندانهاش، زاویهای نو از اسطورهها را به نمایش گذاشت و در مدت کوتاه پخشش توجه منتقدان را جلب کرد، اما تنها یک ماه پس از انتشار لغو شد؛ رخدادی که با توجه به طرح سهفصلی سازندگان، بهحق حیف و زیان بزرگی برای این رویکرد خلاقانه به شمار میآید.
1) پروندههای دردسن (The Dresden Files)
بر پایه رمانهای محبوب جیم باتچر (Jim Butcher)، سریال سال ۲۰۰۷ شبکه سایفای (Syfy) با حضور پل بلکثورن (Paul Blackthorne) کوششی بود برای ترکیب نوآر کارآگاهی (Detective Noir) با فانتزی شهری (Urban Fantasy). با این حال، تغییرات گسترده در شخصیتها و سادهسازی دنیای جادویی در مواردی با انتظارات کتابخوانها همخوانی نداشت و به همین دلیل سریال با نمرات پایین منتقدان و هزینه تولید بالا مواجه شد.
این مجموعه تنها پس از یک فصل لغو شد؛ نمونهای از ایدهای بزرگ با اجرای ضعیف که هرگز نتوانست ظرفیت واقعی دنیای رمانها را به تصویر بکشد. با اینحال، یک بازسازی وفادارتر، نزدیکتر به لحن پرطنین و تاریک کتابهای اصلی، میتواند همان موفقیتی را برای این فرنچایز رقم بزند که نسخه تلویزیونی اولیه از دست داد؛ موفقیتی که در ژانر فانتزی شهری جای خالی آن بهشدت احساس میشود.


