توسط : در ژرفای تاریک و پیچیده‌ی دنیای ویچر (The Witcher)، نقاب رازآلود چهره‌ی شانی (Shani) سرانجام با نیم‌نگاهی گذرا در فصل پنجم و پایانی این سریال از شبکه‌ی نتفلیکس (Netflix) کنار رفته است. طبق گزارش منابع قابل‌اعتماد نزدیک به پروژه، حضور شانی، که در اقتباس‌های پیشین حضوری محدود و گذرا داشت، در قسمت دوم از نیمه‌ی پایانی فصل نهایی پررنگ‌تر خواهد بود. نقش این شخصیت را بازیگر جوان و درخشان، امیلی-جو یانگ (Emily-Jo Young)، ایفا می‌کند؛ حضوری که انتظار می‌رود کیفیتی تازه به فضای روایی و اسطوره‌ای این فرانچایز ببخشد.
شانی، این ساحره و طبیب دل‌نشین، در کتاب‌های اصلی نوشته‌ی آندژی ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski) جایگاهی نسبتاً فرعی دارد. هرچند او از نظر شخصیتی تفاوت چشمگیری با دیگر کاراکترهای اصلی ندارد، اما حضورش در مسیر روایت، محدود و گاه در حاشیه‌ی روابط گرالت و ینیفر باقی می‌ماند. با این حال، آنچه شانی را به چهره‌ای ماندگار بدل کرده، نقش پررنگ‌تر او در بازی‌های ویدئویی ساخته‌ی استودیوی سی‌دی پراجکت رد (CD Projekt Red) است؛ جایی که او نه‌تنها شخصیتی مکمل، بلکه بخشی تأثیرگذار از زندگی و عواطف گرالت آو ریویا (Geralt of Rivia) محسوب می‌شود.
اکنون پرسش اصلی این است: آیا حضور دوباره‌ی شانی می‌تواند در ساختار پیچیده‌ی روابط میان ینیفر (Yennefer) و گرالت، تغییری بنیادین ایجاد کند؟ آیا این بازگشت، مثلث احساسی میان آن دو را با نغمه‌ای تازه درهم خواهد آمیخت؟ یا بار دیگر، حضور او به سایه‌ای گذرا در میان قصه‌های بزرگ‌تر محدود خواهد شد؟
با نگاهی به پیشینه‌ی روایت‌های ویچر، می‌توان حدس زد که سازندگان سریال در تلاش‌اند تا این‌بار نقشی پررنگ‌تر و بسط‌یافته‌تر به شانی بدهند. جهان ویچر همواره میان رئالیسم تلخ و فانتزی اسطوره‌ای در نوسان است؛ جهانی که در آن هر شخصیت، هرچقدر هم کوچک، می‌تواند در تار و پود سرنوشت‌ها اثر بگذارد. از این منظر، ورود دوباره‌ی شانی فرصتی است برای افزودن رنگی تازه به نقشه‌ی روابط انسانی و جادویی این روایت پرشاخ‌وبرگ.
بازگشت این شخصیت می‌تواند نوعی ارجاع درون‌متنی به تاریخچه‌ی ویچر باشد؛ گفت‌وگویی میان رسانه‌های گوناگون ــ از کتاب و بازی تا سریال تلویزیونی. چنین پیوندی، به‌نوعی یادآوری مسیر تکامل این اسطوره در قالب‌های مختلف است؛ روایتی که هم‌زمان در گذشته، حال و آینده جریان دارد. در این چرخه، هر اقتباس بخشی از پازل بزرگ‌تری را کامل می‌کند و به مخاطب اجازه می‌دهد تا جهان ویچر را از چند منظر و در چند بعد تجربه کند؛ همان‌گونه که یک اسطوره‌ی واقعی در لایه‌های گوناگون معنا می‌یابد.
فصل پنجم، اگرچه واپسین فصل از این اقتباس تلویزیونی است، اما حضور شانی می‌تواند در حکم حلقه‌ای کلیدی در فرجام این جهان روایی باشد. او نه‌تنها به‌عنوان یک چهره‌ی تازه در میان شخصیت‌های آشنا، بلکه به‌مثابه نمادی از پیوستگی درون اسطوره بازمی‌گردد. برای تماشاگران وفادار و پیروان قدیمی دنیای ویچر، این فصل می‌تواند آخرین دریچه‌ی نگاه به جهان پررمز و راز گرالت باشد؛ دنیایی که حتی در پایان، هنوز پر از کشف، تضاد و انسانیت است.
