صفحه اصلی > سینما و دنیای جادویی هری‌پاتر : بلوغ و تاریکی؛ نگاهی دوباره به هری پاتر و زندانی آزکابان

بلوغ و تاریکی؛ نگاهی دوباره به هری پاتر و زندانی آزکابان

سومین فیلم مجموعه هری پاتر یعنی هری پاتر و زندانی آزکابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) نقطه‌ای تعیین‌کننده در مسیر سینمایی این فرنچایز است. آلفونسو کوآرون (Alfonso Cuarón) با ورودش نه‌تنها جهان جادویی را از نگاه تازه‌ای بازآفرینی کرد، بلکه مرز میان سینمای کودکانه و درام واقع‌گرایانه را هم از میان برداشت. او فیلمی ساخت که هم‌زمان تاریک، شاعرانه و ساختارمند است؛ تجربه‌ای که برای اولین بار در این مجموعه از جادو به عنوان استعاره‌ای از اضطراب، فقدان و رشد استفاده می‌کند.

واقع‌گرایی جادویی؛ امضای کوآرون

کوآرون در این فیلم دست به جسورانه‌ترین تغییر بصری مجموعه زد. رنگ‌های گرم فیلم‌های قبلی جای خود را به طیفی از آبی‌ها و خاکستری‌ها دادند. نور از فضاهای روشن به سمت پنجره‌های ابری و غبارآلود حرکت کرد و دوربین، برخلاف قاب‌های ایستا و متقارن آثار قبلی، پرتحرک و گاهی بی‌قرار شد.
این تغییرات تصادفی نبودند. کوآرون با دقت و آگاهی کامل فرم را در خدمت معنا قرار داد. او جهان جادویی را از دنیایی امن و رنگین به جهانی تیره و مبهم تبدیل کرد؛ جهانی که هر حرکت دوربین در آن نشانه‌ای از گذر از معصومیت است. نگاه او انسانی‌تر از قبل است. هری دیگر قهرمان ساده یک قصه کودکانه نیست، بلکه نوجوانی است که دارد از بی‌پناهی و تنهایی خودش آگاه می‌شود.

دمنتورها؛ تجسد ترس و افسردگی در دنیای هری پاتر

دمنتورها (Dementors) در نگاه کوآرون فقط هیولا نیستند، بلکه تجسم ترس و افسردگی‌اند. موجوداتی که از گرما و امید تغذیه می‌کنند و با نزدیک شدن‌شان جهان در سکوت و سرمای مطلق فرو می‌رود. سکانس نخست برخورد هری با دمنتور در قطار یکی از نمونه‌های درخشان خلق ترس در سینمای مدرن است. صدای مکیده‌شدن نفس‌ها، لرزش نور در فضا و حرکت آرام بخار در هوای یخ‌زده، همراه با موسیقی سنگین جان ویلیامز (John Williams)، حسی از خفگی ایجاد می‌کند که به درون ذهن شخصیت نفوذ می‌کند.
در بیشتر فیلم‌های کودکانه، ترس از بیرون می‌آید؛ از فریاد، از غافلگیری یا از هیولایی که ناگهان ظاهر می‌شود. اما در Harry Potter and the Prisoner of Azkaban ترس از درون شکل می‌گیرد، از خاطرات و از ذهن هری. این همان جایی است که کوآرون مرز میان ترس و اندوه را محو می‌کند.

زمان‌برگردان و معماری زمان

سکانس استفاده از زمان‌برگردان (Time-Turner) شاید هوشمندانه‌ترین بخش فیلم باشد. کوآرون با تدوین موازی و میزانسن‌های دقیق، گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد و بدون اینکه مخاطب سردرگم شود، او را در چرخه‌ای از تکرار و کشف قرار می‌دهد.
در این بخش از فیلم، زمان به مفهومی روان‌شناختی تبدیل می‌شود؛ نه خطی است و نه بسته، بلکه مدام بازمی‌گردد تا شخصیت در برابر خودش قرار بگیرد. مواجهه با گذشته، مواجهه با ترس است و در نهایت رسیدن به شناخت. کوآرون از زمان نه برای پیشبرد روایت، بلکه برای پیشبرد هویت استفاده می‌کند.

دامبلدور در هری پاتر و زندانی آزکابان؛ چهره‌ای انسانی‌تر از خرد

وقتی مایکل گمبون (Michael Gambon) جایگزین ریچارد هریس (Richard Harris) شد، بسیاری از طرفداران نگران تغییر فضای فیلم بودند. اما با گذشت زمان مشخص شد که این انتخاب در هماهنگی کامل با لحن تازه فیلم بوده است. دامبلدور (Dumbledore) در این نسخه آرام و فیلسوف‌مآب نیست، بلکه انسانی است پیچیده، گاهی تلخ و حتی عصبی.
این دامبلدور، همانند خود فیلم، از اسطوره فاصله گرفته و به واقعیت نزدیک‌تر است. در فیلم‌های قبلی، او مرشد مطلق بود؛ در اینجا انسانی است که اشتباه می‌کند و گاهی حتی خودش هم پاسخ درستی ندارد. همین وجه انسانی‌تر است که باعث می‌شود فضای فیلم پخته‌تر و باورپذیرتر به نظر برسد.

هاگوارتز؛ از خیال تا واقعیت

طراحی تولید استوارت کریگ (Stuart Craig) در این فیلم به اوج خودش می‌رسد. برخلاف دو قسمت قبلی که بیشتر در استودیو فیلم‌برداری شده بودند، کوآرون تصمیم گرفت از مناظر واقعی اسکاتلند (Scotland) استفاده کند تا فضاهای جادویی واقعی‌تر به نظر برسند.
نتیجه این تصمیم، هاگوارتزی (Hogwarts) است که نفس می‌کشد. قلعه دیگر فقط یک پس‌زمینه نیست، بلکه شخصیتی زنده است؛ با مه‌هایی که روی برج‌ها می‌چرخند، بادهایی که از پلکان‌ها می‌گذرند و نورهایی که از میان شیشه‌های رنگی عبور می‌کنند. این فضا حس گذر زمان، اندوه و خاطره را در دل خود دارد.

موسیقی و لحن تازه ویلیامز در هری پاتر

جان ویلیامز (John Williams) در سومین همکاری‌اش با مجموعه، موسیقی‌ای کاملاً متفاوت نوشت. او تم‌های حماسی و کودکانه قسمت‌های قبل را کنار گذاشت و به سراغ قطعاتی رفت که حال و هوایی فولکلور (Folklore) و رازآلود دارند. تم Double Trouble که از اشعار شکسپیر (William Shakespeare) الهام گرفته، فضای فیلم را میان شوخی و هراس معلق نگه می‌دارد. موسیقی در این فیلم مثل روایت، از شفافیت به ابهام حرکت می‌کند.

بلوغ، ترس و هویت در جهان کوآرون

در لایه‌های زیرین، Harry Potter and the Prisoner of Azkaban داستانی درباره‌ی رشد است. هری در این قسمت نه با دشمنی بیرونی، بلکه با ترس‌های درونی‌اش روبه‌رو می‌شود. دمنتورها تجسم ترس و خاطرات سرکوب‌شده‌اند، دامبلدور نماینده‌ی خردی است که دیگر قطعیت ندارد و زمان‌برگردان استعاره‌ای از روبه‌رو شدن با گذشته است.
کوآرون با استفاده از تصویر، حرکت، نور و میزانسن، این مفاهیم را به زبانی شاعرانه ترجمه می‌کند. هر فریم فیلم حس عبور را منتقل می‌کند؛ از کودکی به نوجوانی، از خیال به واقعیت و از امنیت به آگاهی.

هری پاتر و زندانی آزکابان بیش از آنکه یک فیلم فانتزی باشد، تجربه‌ای سینمایی درباره‌ی بلوغ است. کوآرون با حذف زرق‌وبرق و نزدیک شدن به واقعیت انسانی، فیلمی ساخت که هم از نظر بصری خیره‌کننده است و هم از نظر احساسی صادق. این فیلم یادآور لحظه‌ای است که جادو دیگر قرار نیست ما را نجات دهد، بلکه باید خودمان را نجات دهیم.

نورا نادری

مقالات مرتبط

ارباب حلقه‌ها: شکار گالوم – بازگشت به سرزمین میانه با نگاهی تازه و میراثی از گذشته

فیلم ارباب حلقه‌ها: شکار گالوم با کارگردانی اندی سرکیس و بازگشت تیم اصلی پیتر جکسون، سفری تازه به سرزمین میانه است.

سریال هری‌ پاتر از محیط‌های واقعی بیشتری به جایی CGI استفاده خواهد کرد!

سریال هری‌ پاتر از محیط‌های واقعی بیشتری به جایی CGI استفاده خواهد کرد. با فانتازیو و ادامه این خبر همراه ما باشید تا این مکان‌ها را بررسی کنیم.

فاز هفتم مارول (Marvel): ظهور ویلن‌های جدید و آینده‌ی تاریک دنیای سینمایی ابرقهرمانان

مارول استودیو برای فاز هفتم دنیای سینمایی خود برنامه‌ریزی کرده و به دنبال معرفی دو شرور کلیدی شخصیت‌های ایکس من، آپوکالیپس و میستر سینستر، است. در حالی که دکتر دووم ویلن اصلی فاز شش محسوب می‌شود، این شایعات هنوز تایید نشده و انتظار می‌رود که ورود این شخصیت‌ها پیچیدگی و عمق بیشتری به داستان‌های آینده بیافزاید.

دیدگاهتان را بنویسید