در ادامه فراز و نشیبهای بیپایان پروژههای بزرگ دنیای DCU که گویی هر بار تلاشی تازه برای فرار از سایه سنگین رقابت با MCU هستند، اخبار مربوط به فیلم کلِیفیس جالب توجه است. در واقع تلاشهای دیسی طی این سالها، نشانهای مثبت از تغییر رویکرد قابل تامل این غول کمیک در ساختار این دنیا و البته عرصه سینما بوده است. فیلم Clay Face هم جدیدترین این تلاشها محسوب میشود. با فانتازیو در ادامه همراه باشید.
فیلم Clay Face؛ روایت زندگی وحشتناک یک ابرشرور
جدیدترین انتخاب DC برای ساخت فیلمی هیجانانگیز، اثری جدید در رابطه با Clay Face بوده که جنجالهای بسیاری را آفریده است. شاید این موضوع تعجب شما را برانگیزد، اما این شخصیت یکی از کاراکترهای کماهمیتتر و نه چندان شناختهشده از میان دنیای متنوع ضدقهرمانان و شروران بتمن محسوب میشود. در نگاه اول ساخت اثری ابرقهرمانی با بودجهای تقریبی ۴۰ میلیون دلار، آن هم درباره یک شخصیت درجه دو، انتخاب چندان منطقیای نیست، اما اگر نظر من را بخواهید، این اقدام خود گامی جسورانه برای ساخت اثری منحصر به فرد محسوب میشوپ.
اما چنین ایدههایی، حساسیتهای بسیاری هم به وجود میآورند و کارگردان ریسکهای بسیاری را متحمل خواهد شد. اهمیت انتخاب بازیگر و کاراکترهای داخل فیلم در یک سمت ماجرا به خودی خود سنگینی میکند، اما درجه سنی و مخاطب هدف هم در چنین اثری مهم است. گفته شده که این فیلم به قلم مایک فلانگان و کارگردانی جیمز واتکینز ساخته شود و آنها هم وعده اثری R-rated با المانهای وحشت بدنی و داستانی تراژیک را میدهد. چنین چیزی بسیار دور از قالبهای معمول و کلیشهای فیلمهای ابرقهرمانی محسوب میشود و این فوقالعاده است.

یکی از نکات مهم و بحثبرانگیز در این پروژه، تصمیم به عدم روایت داستان کلیفیس در گاتهام سیتی است. در واقع داستان احتمالا در لسآنجلس روایت خواهد شد. این شهر اگرچه ممکن است باعث سردرگمی برخی از طرفداران پر و پا قرص دنیای بتمن شود، اما در عوض فضایی بازتر برای کشف و تعریف این شخصیت خارج از سایه سنگین بتمن و شخصیتهای اکثرا شناختهشده دنیای گاتهام فراهم میآورد.
الهام گرفتن از دو قسمت انیمیشن کلاسیک Batman: The Animated Series به نام Feat of Clay، که در آن یک بازیگر جوان به نام مت هیدن پس از مواجهه با مادهای خاص به موجودی هیولاگونه تبدیل میشود، زمینهساز این فیلم سینمایی شده است. این قسمت روایتی تراژیک از سقوط و تلاش برای بازسازی هویت یک بازیگر ارائه میکند و به خوبی احساسات تماشاگر را بر میانگیزد. این نوع پرداخت، روایتی است که نه صرفا یک ابرشرور جدید را معرفی میکند، بلکه وجوه انسانی و آسیبپذیریهای درونی او را برجسته میسازد. چنین رویکردی، به شدت مورد نیاز ساختارهای پیچیده و متحول دنیای DCU است.
تعیین لوکیشن لسآنجلس همچنین اتفاقی استراتژیک است که ارتباط کلِیفیس با بتمن را به صورت غیرمستقیم کاهش میدهد و فرصتی برای فیلمبازان فراهم میآورد تا شخصیت را بدون نیاز به حضور یا اشاره مکرر به بتمن بشناسند و ارزیابی کنند. این همان مسیری است که پیشتر شخصیتهایی مانند ونوم در دنیای مارول و دیگر اسپینآفها انتخاب کردهاند؛ تلاش برای خودکفایی روایت در قالب عناصری که مستقل از قهرمان اصلی میتوانند به تنهایی جذاب باشند.

در سویی دیگر، اعلام شده است که پروژه پر سر و صدا و مورد انتظار The Brave and the Bold، که ظاهراً اولین فیلم رسمی بروس وین/بتمن در DCU خواهد بود، پس از کلِیفیس عرضه خواهد شد. این به نوعی نشاندهنده تمرکز فعلی DCU روی شخصیتهای فرعی بوده و به نظر میرسد که قرار است با تمرکز روی قهرمانها و شرورهای کلاسیک داستان، جهان جدید دیسی کمکم آماده حضور شخصیتهای بزرگتر و مهمتر از نظر داستان شود.
فیلم کلِیفیس نه تنها قرار است به عنوان یکی از پروژههای پیشرو در فاز اول DCU شناخته شود، بلکه بهواسطه ژانر وحشت و عناصر ترسناکش، یکی از تلاشهای نوآورانه و منحصر به فرد این کمپانی در سالهای آتی باشد. این فیلم میتواند مثال بارزی برای تلاشی باشد که DC Studios برای متنوعسازی ژانرها و ساخت داستانهایی پیچیدهتر با مخاطبانی متفاوت ارائه میدهد.
در نهایت، انتظار میرود فیلم Clay Face در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۶ اکران و تبدیل به سکوی پرتابی برای فیلمهای آینده DCU شود. اثری که قصد دارند تجربهای متفاوت و اغلب ریسکپذیرتر نسبت به آثار غالب و استاندارد در ژانر ابرقهرمانی ارائه دهند. بدیهیست که موفقیت یا شکست این پروژه، پیامی روشن در خصوص توانایی DC Studios برای مدیریت خط روایی و تجاری دنیای سینمایی خود و نحوه تعامل مخاطبانش با شخصیتهای کمتر شناخته شده خواهد بود.


