صفحه اصلی > سینما : تحلیلی بر «بالرینا»: آنا د آرماس و رقص خشونت در پس‌زمینه «جان ویک»

تحلیلی بر «بالرینا»: آنا د آرماس و رقص خشونت در پس‌زمینه «جان ویک»

«بالرینا» از همان آغاز خود را به‌عنوان شاخه‌ای از دنیای پرزرق و برق و خشن «جان ویک» معرفی می‌کند. روایتی که تلاش دارد با پوششی هنری از باله، در دل همان منطق خونین و بی‌وقفه این فرنچایز جا خوش کند. فیلم با پیوند زدن ظاهریِ رقص و خشونت، می‌کوشد تا شمایلی از ظرافت و خشونت در هم تنیده را به نمایش بگذارد، اما در عمل این تقابل بیشتر به یک تمهید تزئینی شبیه است تا جوهره‌ای در خدمت معنای اثر.

روایت؛ باز هم انتقام، بدون عمق

داستان به طور موازی با «جان ویک: فصل سوم – پارابلوم» رخ می‌دهد و در مرکز خود ایو ماکارو (آنا د آرماس) را قرار می‌دهد؛ دختر یتیمی که قتل پدرش، او را به مسیری جز انتقام نمی‌کشاند. اما این انتقام که در این جهان باید موتور محرکه‌ای پرقدرت باشد، فاقد هرگونه پیچیدگی روانی یا عاطفی عمیق است. فیلم‌نامه (اثر شِی هاتن) به قدری سرراست و ساده است که حتی تردیدی هم باقی نمی‌گذارد؛ گویی هر لحظه که ایو از صحنه‌ای پر از خون عبور می‌کند، تنها منتظر ایستگاه بعدی خشونت است.

ساختار بصری؛ خشونت در جامه باله

تمرینات رقص باله در مدرسه‌ای که به‌طور نمادین پوششی برای آموزش قاتلان است، می‌توانست پتانسیلی برای خلق درامی استعاری داشته باشد: زیبایی شکننده‌ی بدن‌های رقصان در برابر منطق سرد قتل. اما این دوگانه به‌جز چند قاب پرتحرک و طراحی رقص‌های تمرینی، هیچگاه به سطحی فراتر نمی‌رسد. فیلم حتی از این تصویر شاعرانه و متضاد هم برای تزریق اضطراب یا لایه‌های روان‌شناسانه بهره نمی‌برد؛ بلکه صرفاً آن را بهانه‌ای برای طراحی صحنه‌های اکشن با شکلی متفاوت می‌کند.

شخصیت‌پردازی؛ شبحی از کاراکتر

آنا د آرماس در تلاش است ایو را زنی بسازد که زخم‌هایش او را شکننده و در عین حال بی‌باک کرده. اما نبود فضا برای شخصیت‌پردازی، این شانس را از او می‌گیرد. ایو بیشتر شبحی است با انگیزه‌ای تک‌بعدی، که حتی مواجهه کوتاه اما نمادینش با جان ویک (کیانو ریوز) نیز نتوانسته عمقی به شخصیت او ببخشد. جان ویک هم اینجا صرفاً ابزاری برای اتصال داستان‌هاست؛ حضوری کوتاه، بدون وزن روایی، که بیشتر به پاس احترام به طرفداران فرنچایز به فیلم الصاق شده.

صحنه‌های اکشن؛ اغراق آشنا

«بالرینا» به‌دنبال خلق صحنه‌های اکشنی‌ست که از وسایل غیرمعمول (ظروف آشپزخانه، اسکیت‌های یخی) برای جذابیت بصری استفاده کند. این تلاش برای نوآوری، گاه جلوه‌ تازه‌ای پیدا می‌کند، اما بیشتر اوقات در همان دام اغراق‌های کارتونی گرفتار می‌شود. فیلم در نهایت مانند جشنواره‌ای از خون است که به جای ساختن لحظه‌های به‌یادماندنی، صرفاً می‌خواهد سطح خشونت را بالا نگه دارد.

بازیگران فرعی؛ تلاش برای وزن دادن

حضور بازیگرانی چون آنجلیکا هیوستون در نقش مدیر مدرسه باله، یا ایان مک‌شین و گابریل بِیرن که در چند صحنه مهم ظاهر می‌شوند، عملاً به‌منظور القای اعتبار و سنگینی به اثر است. اما این کاراکترها هم غالباً ابزاری برای جلو بردن خط اصلی انتقام هستند، نه شخصیت‌هایی با دنیای مستقل.

عملکرد باکس آفیس و بازخورد منتقدان

«بالرینا» در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۲۵ در آمریکا و ۱۳ ژوئن در هند اکران شد. تا پایان سومین هفته اکران، فیلم در آمریکای شمالی ۵۱.۱ میلیون دلار و در بازارهای بین‌المللی ۴۹.۷ میلیون دلار فروش داشته است، که مجموعاً به ۱۰۰.۸ میلیون دلار می‌رسد. با توجه به بودجه ۹۰ میلیون دلاری فیلم، برای رسیدن به نقطه سربه‌سر، نیاز به فروش جهانی بین ۲۰۰ تا ۲۲۵ میلیون دلار دارد، که با روند فعلی، دستیابی به آن دشوار به‌نظر می‌رسد.

از نظر منتقدان، فیلم امتیاز ۷۵٪ در Rotten Tomatoes دارد، در حالی که امتیاز مخاطبان به ۹۴٪ رسیده است. در IMDb نیز امتیاز ۷.۳ از ۱۰ را کسب کرده است، که پایین‌تر از چهار فیلم اصلی «جان ویک» است.

رقابت با «هیچ‌کس ۲»

فیلم «هیچ‌کس ۲» با بازی باب اودنکرک، قرار است در ۱۵ اوت ۲۰۲۵ اکران شود. این فیلم به‌عنوان رقیبی جدی برای «بالرینا» در نظر گرفته می‌شود، به‌ویژه با توجه به کارگردانی تیمو تیاهجانتو، که به‌خاطر صحنه‌های اکشن خشن و نوآورانه‌اش شناخته می‌شود. با توجه به استقبال مثبت از فیلم اول و تیم سازنده قوی، «هیچ‌کس ۲» می‌تواند تهدیدی برای موفقیت «بالرینا» باشد.

«بالرینا» تلاشی است برای افزودن شاخه‌ای زنانه و به ظاهر هنری به درخت بزرگ «جان ویک»، اما در نهایت محصولی‌ست سطحی که در چرخه ساده‌ی انتقام و خشونت غوطه‌ور می‌شود، بی‌آنکه بتواند لایه‌های عمیق‌تری از روان شخصیت‌ها، مفهوم رنج یا حتی تضاد هنر و قتل را بکاود. اگر صرفاً در پی تماشای سکانس‌های مبارزه‌ پرشور و طراحی صحنه‌های خونین با کمی چاشنی ظرافت بصری هستید، «بالرینا» می‌تواند سرگرم‌کننده باشد؛ اما برای هر کسی که از این جهان انتظار پیچیدگی درونی و روایت قوی‌تر دارد، این فیلم چیزی جز فرصتی از دست‌رفته نیست.

نورا نادری

مقالات مرتبط

بازگشت اسپایدرمن به خیابان‌های نیویورک در فیلم Brand New Day

تام هالند در نقش اسپایدرمن، پس از ماجراهای چندجهانی پیچیده، با پروژه Brand New Day در MCU بار دیگر به داستان‌های خیابانی و رئالیسم شهری بازمی‌گردد؛ حضور شخصیت‌هایی مثل The Punisher و فیلم‌برداری در لوکیشن‌های طبیعی نشانه‌ای از این تغییر جهت است.

موفقیت تازه سوپرمن و چالش‌های پیش‌روی دنیای سینمایی تازه دی‌سی

فیلم جدید سوپرمن موفق به کسب سومین افتتاحیه پرفروش سال در آمریکا شده و امید نوینی را برای شکل‌گیری دنیای سینمایی نوین دی‌سی به وجود آورده است. البته چالش اصلی، پیوستگی و موفقیت آثار بعدی مانند «سوپرگرل» و «کلای‌فیس» است که قضاوت درباره آن‌ها هنوز در ابهام است.

تئوری MCU درباره وقوع بحران مولتی‌ورس در فیلم چهار شگفت‌انگیز: خطری که جهان‌های مارول را تهدید می‌کند

تئوری‌های هواداران اظهار می‌کنند فیلم چهار شگفت‌انگیز: اولین گام‌ها با استفاده از سلاح Ultimate Nullifier، باعث ایجاد رویداد خطرناک Incursion در چندجهانی مارول می‌شود و مسیر ورود این قهرمانان افسانه‌ای به دنیای اصلی MCU را ممکن می‌سازد. فیلم در زمین متفاوتی روایت می‌شود و حضور گالاکتوس و سیلور سورفر هیجان داستان را دوچندان کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید