در عصری که جهان سینمایی مارول (MCU) با پیوستن چندین قهرمان قدیمی و جدید به روایتهای موازی و تاثیرپذیری از مفاهیم چندجهانی (مولتیورس) خود را بازتعریف میکند، فیلم چهار شگفتانگیز: نخستین گامها (The Fantastic Four: First Steps) به عنوان نخستین اثر MCU که بطور کامل در یک جهان موازی متفاوت رخ میدهد، حرکتی جسورانه و البته مخاطرهآمیز محسوب میشود.
کارگردان مت شاکمن اخیراً در مصاحبهای به شرح دلایل انتخاب دهه ۱۹۶۰ به عنوان بستر داستان پرداخت:
«چهار شگفتانگیز در زمانی از خوشبینی و هیجان در دوره رقابت فضایی پدید آمدند؛ زمانی که مردم رویاهایی از فتح ناشناختهها و ستارگان در سر داشتند. این روحیه دقیقاً همان چیزی است که چهار شگفتانگیز نمایانگر آن است.»
بنابراین انتقال داستان به این دوره تاریخی، نه صرفاً اقدامی نوستالژیک، بلکه نشانهای از بازگشت به ریشههای تماتیک شخصیتها است.
بیان تماتیکی این انتخاب زمانی عمیقتر میشود که شاکمن به پرسشی کلیدی اشاره میکند: «اگر آنها در جهان اصلی MCU بودند، کجا بودند وقتی تانوس به تهدیدی بیسابقه بدل شد؟ چرا در انتقامجویان: پایان بازی حضور نداشتند؟ حضور آنها در آنجا همه چیز را تغییر میداد.» لذا فیلم بر روی زمین موازی Earth-828 اتفاق میافتد، جایی که قهرمانان دیگری جایگزین آنها هستند و این امکان را به داستان میدهد که ساختاری کاملاً مستقل و نو را تجربه کند.

این رویکرد از یک منظر، فیلم را از بار سنگین پیشینههای پیچیده MCU رها میسازد و فرصت روایت داستانی تازه و پخته، با خلق میزانسنهای بصری و طراحی صحنههایی برگرفته از دوران دهه ۶۰ برایش فراهم میکند. اما از سوی دیگر، ریسک عدم همخوانی با انتظارات طرفداران پرشمار مارول را به همراه دارد که همواره فیلمهای MCU را با جهان متحد و بهم پیوسته انتظار میکشند.
نگاهی به رفتار ناامیدکننده فیلم جاودانگان (Eternals) در چند سال اخیر درس عبرتی مهم است. آن فیلم هم به معرفی گروه جدیدی پرداخت که پیش از این در MCU دیده نشده بودند، ولی نتوانست از پتانسیلهای خود استفاده کند و نهایتاً امتیاز ضعیف ۴۷ درصد در سایت متاکریتیک کسب کرد؛ رقمی که حتی به پای نقطه عطف موفقیت انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame) با ۹۴ درصد هم نمیرسد. از این منظر، چهار شگفتانگیز: نخستین گامها که با امتیاز ۹۴ درصد منتظر شده است، بار سنگین توقعات را به دوش میکشد.
انتخاب بازیگرانی چون پدرو پاسکال در نقش رید ریچاردز، ونیسا کربی در نقش سو استورم، و جوزف کوین در نقش جانی استورم نیز نوید بازسازی معاصر شخصیتهایی دارد که در آثار پیشین کمتر توانستهاند عمقبخشی مناسب داشته باشند. این امر، اگر با کارگردانی دقیق و تصاویری که از دهه ۶۰ الهام گرفتهاند همراه شود، میتواند تجربهای سینمایی تکاندهنده و فراموشنشدنی برای طرفداران به وجود آورد.
اما نباید فراموش کرد که فضا و زمان دهه ۶۰، همزمان وابسته به یک حس نوستالژیک و سیاستهای فرهنگی خاص خود است که ممکن است برای برخی مخاطبان ایرانی جذابیت داشته باشد و برای بعضی دیگر به مرز دوری فرهنگی بدل شود. پاسخ این پرسش در بهرهگیری دقیق فیلم از موسیقی، طراحی لباس و فضاهای شهری آن دوران و ارتباط آنها با درام انسانی فیلم نهفته است؛ جایی که فیلم میتواند با زبان جهانی سینما دیوارهای جغرافیایی را بشکند و مخاطبان را درگیر کند.
در نهایت این تجربه نامتعارف MCU که چهار شگفتانگیز را به یک خط زمانی موازی میفرستد، فرصتی است برای بازاندیشی در مورد نحوه روایت قصههای ابرقهرمانی. آیا فیلم میتواند از این مولفه به عنوان برتری نسبت به فیلمهای پیشین مارول استفاده کند یا به دام پیچیدگی تعلیقهای روایت میان چندجهانی خواهد افتاد؟ پاسخ به این پرسشها، مستلزم برتری در عناصر فنی چون تدوین موازی، میزانسن متناسب با فضاسازی دهه ۶۰ و اجرای قوی بازیگرانی است که بتوانند لایههای شخصیتپردازی پیچیده را فراتر از کلیشههای ژانر ابرقهرمانی نشان دهند.
چهار شگفتانگیز: نخستین گامها در تاریخ ۲۵ جولای ۲۰۲۵ اکران میشود و میتواند الگویی نو در سینمای ابرقهرمانی مارول رقم زند، به شرط آنکه تعادل ظریف میان نوستالژی و نوآوری را حفظ کند.
