داستانهای دنیای سینمایی مارول (MCU) همیشه همزمان با خلق شخصیتهای افسانهای و تکنیکهای نوین فیلمسازی، نقش مهمی در شکلدهی به جریان اصلی سینمای معاصر داشتهاند. در این میان، پروژههای بزرگی مانند Avengers: Endgame و Avengers: Doomsday وجوهی از معنای پایانبندی و آغاز تازه را تعریف کردهاند. اما آنچه اکنون در افق MCU مشاهده میشود، بیش از هر چیزی تلاشی هوشمندانه برای مدیریت روایت در قالب یک ساگا با طرحی بلندمدت و چندفاز است. آخرین اخبار و نگاه دقیق کوین فایگی، رئیس مارول استودیو، ما را به فراسوی Phase 6 و حتی برنامهریزی برای Phases 7، 8 و 9 میبرد؛ جایی که روایت سینمایی نه به پایان میرسد، بلکه به گونهای مدبرانه بازآرایی میشود.

کوین فایگی در گفتگو با جمع محدودی از روزنامهنگاران، از جمله خبرنگاران اهل تحلیل و نقد، به این نکته اشاره کرد که Avengers: Secret Wars متفاوت از Avengers: Doomsday خواهد بود. در حالی که Doomsday به عنوان نقطهی پایانی و فرجام یک روایت عظیم شناخته میشود، Secret Wars با هدف روشن کردن چراغ راه یک داستان تازه و آغاز یک ماجراجویی نو شکل گرفته است. این رویکرد مارول، الهام گرفته از دوام 85 ساله کمیکهای مارول است که به خلق «jumping off points» متکی است تا همواره مخاطب را درگیر و علاقهمند نگه دارد.
فراتر از اینکه Secret Wars به لحاظ تماتیک قیاسی با پایان دادن دارد، اما در واقع یک شروع دوباره نرم و تدریجی برای دنیای سینمایی مارول در نظر گرفته میشود؛ گرچه نباید این را یک ریبوت کامل یا قطع ناگهانی خط داستانی دانست. فاز ششم مارول، با آغاز در تابستان 2025 میلادی، با فیلم The Fantastic Four: First Steps و دنبالههای دو فیلم انتقامجویان و همچنین Spider-Man: Brand New Day ترسیم شده است. اما واقعیت این است که پلاتهای فاز ششم خود آغازی بر چهارچوببندی مفصل روایتهای آینده در فازهای هفتم تا نهم خواهند بود، همانطور که فایگی اشاره میکند این سه فاز آینده به طور چرخهای و به صورت پیشتولید در حال شکلگیریاند.
از نظر ساختاری سینمایی و ژانری، باید توجه داشت که این رویکرد به نوعی شبیه به تدوین موازی یک متن روایی وسیع و باز است که اجازه میدهد داستانها همزمان به سوی پایانهای موقتی رفته و در عین حال به عنوان تمهیدات آغاز یک داستان تازه عمل کنند. این تکنیک در عرصه سینمای ابرقهرمانی البته نوآورانه نیست اما مارول توانسته با آموختن از تجارب قبلیاش، به یک الگوی موفق برسد که ضمن حفظ انسجام فرنچایز، امکان تعالی و تغییر را فراهم میکند.

نکته جالب توجه دیگر، تأکید بر برتری کیفیت و تمرکز بیشتر فاز ششم در قیاس با پروژههای قبلی است. به گفته فایگی، فاز ششم به لحاظ داستانی «بیشترین تمرکز و انسجام» را دارد تا بدین وسیله زمینههای «بازنگری محسوس» را برای آینده مهیا کند. این یعنی برخلاف برخی نقدهای رایج که از پراکندگی و شلختگی در طرحهای مارول شکایت دارند، در این دوره مرحلهبندی و کنترل داستانها بسیار دقیقتر صورت گرفته است.
علاوه بر فیلمها، دنیای سریالهای دیزنی+ نیز به طور فعال در ایجاد این پلینینگ روایت نقش ایفا میکند؛ آثاری چون Wonder Man، Vision Quest و Eyes of Wakanda که مباحث تماتیک مختلف از هویت و قدرتمندی تا تنشهای فرهنگی را مطرح میکنند. این موازات بین رسانهها باعث میشود که مخاطب مدرن بتواند در ژانر ابرقهرمانی، تجربهای چندوجهی و پیوسته دریافت کند، گویی سینما و تلویزیون به صورت همزمان قطعات یک پازل عظیماند.
همچنین حضور شخصیتهای کلیدی و محبوب از جمله آیرونمن، کاپیتان آمریکا، هالک، اسکارت ویچ و دیگران، این امکان را فراهم میآورد که خاطرات سینمای کلاسیک و مدرن ترکیب شده و به جلوهای پویا و تازه برسند، مسیری که قطعاً به نوعی هم بازسازی خاطرهها و هم خلق دنیایی نوین است. از منظر فرم و میزانسن، میتوان انتظار داشت که جلوههای بصری، موسیقی متن و طراحی صحنهها با آمیختگی موتیفهای کلاسیک و تمرکز بر نوآوری فنی، به خلق سانداسکیپ جدید در دنیای ابرقهرمانان مارول بینجامد.
در نهایت، فایگی با اشاره به اینکه فازهای بعدی از همین حالا در دست طراحی است، تلویحاً به این معنا اشاره میکند که دنیای سینمایی مارول نه تنها از پس یک پایان بزرگ سربلند بیرون آمده، بلکه یک الگوی روایت سینمایی جامعنگر متکی بر طرحهای چندساله را با جدیت به اجرا درخواهد آورد. همین باعث میشود که هر مشتاق و پژوهشگر سینمایی نسبت به مسیر این جهان پرتنش و پیچیده، هوشیار و کنجکاو بماند چرا که هر قدم بعدی میتواند نه تنها عرصه نمایش قدرت قهرمانان بلکه عرصه نوآوریهای روایی، تکنیکی و اجتماعی باشد.
بنابرین اگر شما هم پیگیر آینده MCU هستید، باید بگوییم که بیش از آنکه انتظار یک نقطه پایان (ریبوت) به سبک هالیوود داشته باشید، باید مراقب دگردیسی استادانه و ادامه راهی باشید که مارول با صراحت و برنامهریزی دقیق دنبال میکند.