در عالم سینمایی هانگر گیمز (The Hunger Games)، سلام سه انگشتی فراتر از یک ژست ساده است؛ این نماد، بار ایدئولوژیک و تماتیک عمیقی دارد که روایت فرمی و اجتماعشناسانه مجموعه را شکوفا میکند. اگر فکر میکنید این تنها یک حرکات دستی تصادفیست، باید بدانید که در بطن این نماد، تاریخچهای استوانهای از اعتراض، سوگواری و اتحاد جریان دارد که از سنتهای مردمی بخش 12 آغاز و به نماد مقاومت مردمی پانم بدل میشود.

این سلام که شامل قرار دادن سه انگشت میانی دست چپ بر لبهاست و سپس کشیدن آنها به سمت بیرون، در آغاز صرفاً نمادی از احترام و خداحافظی در مراسمهای تدفین بود، اشارهای به فقدانی که عمیقاً در ساختار اجتماعی بخش دوازده حس میشد. این استراتژی بصری، در دستان کتنیس اوردین، هنگامی که به جای خواهر کوچکش پرایم رز برای هفتاد و چهارمین دوره بازیهای عطش داوطلب میشود، به طور رسمی وارد داستان میشود. از همان لحظه، این سلام که با شور و احساس و ترکیبی از تقدیر و وداع بیان میشود، به نشانه احترام جمعی مردم پنم بدل میگردد.
اما نکته مهمتر این است که این سلام به مرور، طی سیر روایت، به یک نماد اجتماعی تحولی بدل میشود که در ادبیات سیاسی-اجتماعی داستان، بازنمایی میکند یک همبستگی معترضانه و اعتراض خشونتآمیز علیه قدرت استبدادی کاپیتال است. وقتی کتنیس این سلام را پس از کشته شدن رو اجرا میکند، این حرکت منفرد، از یک فعال ساده به حرکتی سیاسی تبدیل میشود که مرزهای بخش 12 را درمینوردد و به یک ضد قدرت نیرومند بدل میشود.
از منظر روایتشناختی، این سلام سه انگشتی یکی از بارزترین میزانسنهای استعاری در فیلم است (و البته در کتابها)، که چندلایه معنا میگیرد: اول، بیان همدلی و تسلیت به قربانیان بازیها؛ دوم، جلب توجه و ایجاد اتحاد میان مردمی که علیه ظلم کاپیتال ایستادهاند؛ و سوم، زبان بیکلامی که به جای دیالوگ، پیام شورش را منتقل میکند. این غیردیالوگ به نوعی سد و مقابله با سانسور و تبلیغات کاپیتال محسوب میشود.
جالب است که این نماد، شبیه به جنبشهای واقعی جهان ماست، جایی که حرکات کوچک دست و سلامها به نمادهای سیاسی تبدیل میشوند. البته باید توجه کرد که در دنیای مستقل و دیکتاتوری پنم، هر نمادی که از مقررات کاپیتال سرپیچی کند به مقابله و سرکوب ختم میشود. بنابراین این سلام سه انگشتی، هرگز فقط یک حرکت نمادین معمولی نیست بلکه نوعی مقاومت بصری و سیاسی فعال است.
در نهایت، این نماد قدرت داستانسرایی The Hunger Games را به رخ میکشد؛ یعنی چگونه یک حرکت ساده، با بار سیاسی و احساسی میتواند تبدیل به زبان مشترک مقاومت شود و در میان مخاطبان جهانی به یک آیین جمعی بدل گردد. بنابراین اگر قصد دارید به جمع طرفداران رسمی این مجموعه بپیوندید یا حتی صرفاً یک کنشگر فرهنگی باشید، دانستن این معنا و گرامیداشت آن اهمیت دارد.
و اگر هنوز این فیلم یا رمان را ندیدهاید، شاید وقت آن باشد که به عمق فراموششده این حس و زبان بصری توجه کنید؛ چرا که این سه انگشت، نه فقط نمادی از داستان، بلکه نمادی از مبارزهای است که در جامعه و فرهنگ ما حقیقت دارد.