فصل چهارم ویچر با سایه سنگین جدایی هنری کویل از تیم سازنده مواجه شده است؛ اتفاقی که طرفداران را به شدت نگران کیفیت و حال و هوای نسخه جدید این سریال پرطرفدار کرده. کویل با تفاوتهای خلاقانهای که نتوانست با نویسندگان کنار بیاید، نقش گرالت را کنار گذاشت و نقش حساس جایگزینیش به لایام همسورث سپرده شد؛ بازیگری که وظیفه دشواری دارد جای خالی بازیگری محبوب را پر کند.
ولی چطور میخواهند توجیه کنند که گرالت ناگهان اینقدر متفاوت شده؟ این سوال مهم را تیم نویسندگان با یک ایده درونداستانی پاسخ میدهند تا تغییر بازیگر صرفا به یک «تعویض چهره» بیرونی خلاصه نشود بلکه منطقی روایت شده باشد.

طبق گزارشهای موثق از منابع طرفداری شناختهشده، فصل چهارم از زبان استرگوبور (Stregobor) روایت میشود؛ یک قصهگوی سرگردان که صد سال پس از گرالت، داستانها و حماسههای گرالت و سیری را برای دختری به نام نیمو تعریف میکند. بدین ترتیب این ریتول بازیگر نه صرفا جای هویت گرالت را میگیرد بلکه تفسیر و تصویر یک شخصیت خیالی در دنیای ویچر است و تغییر چهره او معنای ضمنی پیدا میکند.
این تکنیک روایت، شبیه روایتی است که در بازی محبوب Dragon Age 2 دیدیم که از زبان یکی از شخصیتها روایت میشود و به تناسب داستان گاهی اغراق و تغییرات ظاهری هم در شخصیتها به وجود میآید. در ویچر این روایت به استرگوبور اجازه میدهد که نسخهای تخیلی و متمایز از گرالت ارائه بدهد، بدون اینکه نیاز باشد بهکلی گذشته داستان و هواداران را نادیده بگیرند.
شروع فصل چهارم با صحنهای است که استرگوبور داستان را برای گروهی از کودکان تعریف میکند، اما آنها دائما جزئیات اشتباهی که شنیدهاند را وسط حرفهایش پرتوپلا میکنند، به نوعی تعبیری متافیکشنال از راوی نسبت به روایت اصلی.
نکته جالب توجه، بازسازی صحنه مبارزه گرالت با ویلگفورتز است که در فصل سوم شاهدش بودیم، اما این بار با بازی لیام همسورث فیلمبرداری شده است تا نشان دهند که این نسخه گرالت، برداشتاسترگوبور است؛ نسخهای از گرالت که به تدریج به عنوان شخصیت اصلی فصلهای آینده معرفی خواهد شد.
این حرکت از بعد اجرایی و روایتگری، نوعی نوآوری ست که هم سعی دارد دل هوادارانی که به شدت دلتنگ حضور هنری کویل هستند را به دست بیاورد و هم این تغییر بزرگ را به شکل درونداستانی مستدل کند. اما آیا این روایت برای آنهایی که حس میکنند کاویل تنها و واقعیترین گرالت بود، کفایت خواهد کرد؟ این سؤال هنوز بدون جواب است و باید دید واکنش عمومی بعد از پخش فصل چهارم چه خواهد بود.
در نهایت، فصل چهارم ویچر که باید در سال جاری منتشر شود، چشم بسیاری از علاقهمندان به فانتزی و سریالهای تلویزیونی را به خود خیره کرده است، نه فقط به دلیل داستانش بلکه به خاطر چالشهای ساختاری که ایجاد کرده.
آیا این فصل میتواند پلات توئیستهای جذاب، توسعه شخصیتهای بهتر و میزانی نوآورانهتر را به ارمغان بیاورد؟ یا اینکه سایه جدایی هنری کاویل برای همیشه روی آن سنگینی خواهد کرد؟ پاسخ این معما را فقط زمان خواهد داد.
